سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسام ســرا
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

سخنرانی

سخنرانی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نشسته ایم کنار هم. می گوید درفلان مکان سخنرانی است دوست داشتید بروید. یکی از حاضران می پرسد سخنران کیست وموضوع سخنرانی چیست؟ می گوید سخنران رامی شناسم اما موضوع سخنرانی اش رانمی دانم  بعد می پرسد چه اهمیتی دارد که سخنران کیست؟ می گوید : وقتی می دانم سخنران مورد نظرشما درهفته وماه زحمت مطالعه رابرخود هموار نمی کند وحرفهای قبلی اش را دوباره رنگ ولعاب می دهد چه اهمیتی دارد سخنان تکراری اش را بشنوم؟ وادامه می دهد: برای یک ساعت سخنرانی هفت یاهشت ساعت مطالعه نیاز است وقتی می بینم شخصیت مورد نظرشما فرصت ماندن درکنار خانواده خودش راهم محدود کرده است وعملا" نمی تواند مطالعه کند شک دارم حرف جدیدی داشته باشد.

راستی راز بی کیفیت شدن سخنرانی ها (لطفا" فقط به سخنرانی های سیاسی محدود نشوید)چیست آیا غیر از مطالعه موضوع دیگری دراین کیفیت نقش دارد؟

 

 

 

 


[ پنج شنبه 91/11/12 ] [ 1:22 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

پل عابرپیاده درچین

پل عابرپیاده درچین


[ سه شنبه 91/11/10 ] [ 11:46 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

"گدا" و "متکدی" اسم هایی هستند که برایشان به کار برده می شود و جالب است به همان اندازه که به عنوان ناهجاری های اجتماعی شناخته می شوند، به همان اندازه هم امنیت شغلی دارند و البته امنیت درآمدی! آنها در حالی "لکه"های ناجور معابر عمومی خوانده می شوند که از طرف مردم مورد حمایت قرار می گیرند و به همین دلیل است که پول هایی که تحت عنوان "کمک" می گیرند با آمار پول های ریخته شده به صندوق های رسمی جمع آوری صدقه تقریبا برابری می کند تا این سؤال به وجود آید که تکلیف ما با این پدیده چیست؟ اصلا تکدی گران را باید محتاج هایی ببینیم که با این شیوه رفع احتیاج می کنند یا متخلفانی که خطایشان درآمدی است که لازم نیست برایش زحمت زیادی بکشند. سؤال دیگر این است که مسوؤلین باید چه مسؤلیتی را در قبال آنها احساس کنند.

تکدی گری

متکدی؛ محتاج یا مجرم

مرسوم است که معتادان را به دلیل شرایط دشوار و غیرقابل تحملی که دارند بیمار می خوانند نه خلافکارکه البته این ادعا ، جای بحث فراوان دارد ؛ اما این مساله برای تکدی گران فرق می کند و حتی اگر احتیاج شان هم ثابت شود، نمی توان رفتارشان را توجیه کرد چرا که نهادهای مسؤول هم در قبال محتاجان مسؤلیت دارند و هم در قبال مجرمین. به همین دلیل یکی از تردیدهایی که دستگاه های مربوطه باید به آن پاسخ روشنی بدهند، این است که متکدی اگر مجرم است چرا آزاد است و اگر محتاج است چطور می تواند برای رفع احتیاجش ناهنجاری اجتماعی به وجود بیاورد؟

"گدایی در حالی جامعه را آزار می دهد و باعث به وجود آمدن صحنه های زشتی می شود که این کار نه تنها بدرفتاری یک فرد، بلکه کاری گروهی است که توسط سرگروه هایی خاص برنامه ریزی شده و مدیریت می شود."

 در قانون مجازات اسلامی از تکدی گری به عنوان مصداق بارز جرم نام برده شده است ؛ از همین رو برخورد با متکدیان یک امر ضروری و حیاتی است. البته این را باید در نظر داشت که اغلب متکدیان افراد سودجو و فرصت طلبی هستند که هیچ‌گونه نیاز مالی ندارند اما با استفاده از احساسات مردم اقدام به این کار خلاف می کنند.

گدایی فرد متکدی علاوه بر پایمال کردن شخصیت خود، باعث ایجاد رخوت و سستی در جامعه شده و اگر برخوردی جدی و مؤثر با این افراد نگردد زمینه رشد آنها روز به روز بیشتر فراهم خواهد شد.

متأسفانه برخی از افراد معاند نیز وجود افراد متکدی را سوژه قرار داده و اظهارنظرهای اشتباه و غرض ورزانه ای را  در مورد کشور و نظام جمهوری اسلامی ارائه می کنند.

وجود افراد متکدی چهره نامطلوبی از جامعه را نشان می دهد از همین رو انتظار  از نیروی انتظامی و سایر دستگاه های ذیربط این است که مقابله ای جدی با پدیده تکدی گری داشته باشند تا بساط این افراد از سطح شهرها برچیده شود.

قانون و  تکدی گری

ماده 712 قانون مجازات اسلامی، درخصوص مجرمانه بودن تکدی گری جرم انگاری کرده است:" هرکس تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش نماید یا ولگردی نماید به حبس از یک تا سه ماه محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود علاوه بر مجازات مذکور کلیه اموالی که از طریق تکدی و کلاشی به دست آورده است مصادره خواهد شد."

سپس ماده 713 همین قانون درباره گماردن کودک برای تکدی گری پیش بینی مجازات کرده و هرکسی را که از کودک برای این کار بهره برداری کند "بزهکار" دانسته است: "هرکس طفل صغیر یا غیررشیدی را وسیله تکدی قرار دهد یا افرادی را به این امر بگمارد به سه ماه تا دو سال حبس و استرداد کلیه اموالی که از طریق مذکور به دست آورده است محکوم خواهد شد."

در همین رابطه کنوانسیون ها و پیمان هایی در مجامع جهانی به تصویب رسید که دولت ایران نیز به این کنوانسیون ها ملحق شده و الحاق یک کشور به این پیمان ها به منزله اعتبار آنها در حکم قانون داخلی خواهدبود. به عبارت ساده تر مفاد این پیمان ها در حکم قانون داخلی ایران است. ازجمله این کنوانسیون ها، پیمان نامه حقوق کودک مصوب سال 1989 سازمان ملل متحد است. در ماده 32 این پیمان نامه هرگونه بهره کشی اقتصادی از کودکان در کشورهای عضو را ممنوع دانسته است:سوء استفاده از کودکان

 "1- کشورهای عضو ، حق کودک را برای برخورداری از حمایت در برابر بهره کشی اقتصادی و انجام هرگونه کاری که ممکن است زیانبار باشد یا در تحصیل کودک خللی وارد آورد، یا به سلامتی کودک یا رشد جسمانی، ذهنی، اخلاقی یا اجتماعی او آسیب رساند، به رسمیت می شناسند.

2- کشورهای عضو جهت تضمین اجرای ماده حاضر اقدامات قانونی، اجرایی، اجتماعی و آموزشی به عمل خواهند آورد. بدین منظور و با عنایت به مفاد سایر اسناد بین المللی مربوطه، کشورهای عضو به ویژه اقدامات ذیل را به عمل خواهند آورد:

الف) تعیین حداقل سن یا حداقل سنین برای اشتغال به کار

ب) تدوین مقررات مناسب در ارتباط با ساعات کار و شرایط اشتغال

پ) تعیین مجازات های مناسب یا ضمانت های اجرایی دیگر به منظور تضمین اجرای موثر ماده حاضر."

وظیفه دادستان و ضابطان دادگستری

در ادبیات حقوق جزا یکسری از جرایم به عنوان جرایم مشهود برشمرده شده اند. یعنی اینکه این جرایم در علن و آشکار و انظارعمومی مردم وقوع می یابد و ضابطان دادگستری ازجمله نیروی انتظامی در این گونه جرایم نباید منتظر بمانند تا شاکی و زیان دیده از جرم از آنان درخواست رسیدگی و پیگرد بزهکار را کند، بلکه باید راسا موضوع را پیگیری کرده و در اسرع وقت مراتب را به دادسرای محل وقوع جرم اعلام کنند.

یک تجربه موفق

همزمان با برگزاری اجلاس عدم تعهد در تهران ، اعلام شد که کلیه متکدیان از سطح شهر جمع آوری شدند. این تجربه موفق نشان داد که اگر اراده ای معطوف به محو نابسامانی ها وجود داشته باشد ، بسیاری از کارهای بر زمین نخواهند ماند.
استمرار آن اراده در خصوص جمع آوری و ساماندهی متکدیان ، تفکیک آنان به دو گروه کلاش و نیازمند و برخورد مناسب با هر کدام از این دو گروه ، بدیهی ترین انتظار مردم از مسوولان مربوطه است.

در این میان ، می توان از تجربیات موفقی که در برخی شهرها و مشخصاً تبریز در خصوص حل دائمی مشکل تکدی گری به دست آمده است بهره مند شد و در زمانی کوتاه ریشه از معضل زشت را خشکاند یا لااقل تضعیف کرد.

نقش مردم

"دلسوزی لحظه ای" با دیدن صحنه های رقت آوری که گداها درست می کنند ، مانند نمایش پاهای زخمی ، نشان دادن چهره معصوم کودکانی که در آغوش دارند ، دست هایی معلول و نظایر این ها ، مهم ترین نقش را در در ارائه کمک های مالی به متکدیان بازی می کنند.


برخی افراد هم با ناتوان جلوه دادن خود و جلب ترحم ، تکدی گری می کنند!

اگر عادت کنیم و با خود عهد ببندیم که به هیچ متکدی خیابانی کمک نکنیم و به جای آن ، کمک های خود را به خیریه ها و رابطان معتمدی که می دانیم کمک ها را به مستحقان می رسانند بدهیم یا خودمان شخصاً خانواده های نیازمندی را شناسایی و ماهانه به آنها کمک کنیم ، هم احساس انسان دوستی مان را ارضاء کرده و کمکی واقعی به همنوعانمان کرده ایم و هم ، باعث شده ایم حق فقرا به جیب کلاشان مستحق نما نرود.

متکدی نما


واقعیت این است که بسیاری از ما ، انسان دوستی را با گداپروری اشتباه گرفته ایم و به همین دلیل است که امروزه یکی از واردات کشورمان ، گدایانی هستند که به طور قاچاق از پاکستان وارد ایران می شوند تا سهم شان را از گردش مالی صنعت تکدی گری ببرند!

قبول کنیم که هر کدام از ما ، به اندازه پولی که به متکدیان حرفه ای می کنیم در زنده نگه داشتن صنعت زشت تکدی گری سهیم هستیم.



[ جمعه 91/10/15 ] [ 8:49 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

آیفون تصویری!

برقکار آمده بود تا آیفون تصویری نصب کند پرسید می دانی چرا آیفون تصویری در ایران روز به روز کاربرد زیادی پیدامی کند؟ پاسخش را با چند دلیل دادم خندید وگفت :

نه ؛ به نظر من فقط به خاطر این است که در را روی گدا بازنکنند!

 

 

 

 

 

 

 


 


[ شنبه 91/9/18 ] [ 10:47 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

یک مرد چینی و همسرش با رد درخواست دولت چین برای واگذاری ملکشان به منظور ایجاد بزرگراه در استان «ژجینگ»،‌ منظره‌ای عجیب ایجاد کردند.

به گزارش تابناک، «لو باگون»، مرد چینی که پیشنهاد مالی دولت این کشور را برای خرید خانه‌اش کافی ندانست و راضی به ترک آن نشد، اکنون مجبور است در میان بزرگراهی که مانند رودخانه‌ای آپارتمانش را دربرگرفته زندگی کند.

چندی پیش دولت چین خانه‌های واقع در این منطقه از شهر «ولینگ» را برای ساخت بزرگراه خریداری کرد که همه ساکنان این منطقه خانه‌های خود را فروختند غیر از «لو» که راضی به ترک خانه خود نشد.



 


[ دوشنبه 91/9/13 ] [ 12:22 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

 

در ژاپن اتفاقی بسیار مهیب و مصیبتی وحشتناک اتفاق می افتد و میلیارد ها دلار خسارت و هزاران نفر کشته و زخمی می دهد، اما واکنش و رفتار عمومی به این فاجعه در جامعه ژاپن بسیار درس آموز بوده و در واقع یک کلاس آموزشی عملی رفتارهای انسانی در برابر دنیا قرار می گیرد.

ده نکته یادگرفتنی از ژاپن| HiPersian.Com

1) آرامش

حتی یک مورد سوگواری شدید یا زدن به سر و صورت دیده نشد. میزان تأثر و اندوه بطور خود بخود بالا رفته بود.

 

ده نکته یادگرفتنی از ژاپن| HiPersian.Com

2) وقار

صفوف منظم برای آب و غذا. بدون هیچ حرف زننده یا رفتار خشن.

 

ده نکته یادگرفتنی از ژاپن| HiPersian.Com

3) توانمندی

بعنوان نمونه معماری باورنکردنی بطوری که ساختمانها به طرفین پیچ و تاب میخوردند ولی فرو نمی ریختند.

 

ده نکته یادگرفتنی از ژاپن| HiPersian.Com

4) رحم و شفقت

مردم فقط اقلام مورد نیاز روزانه خود را تهیه کردند و این باعث شد همه بتوانند مقداری آذوقه تهیه کنند.

 

ده نکته یادگرفتنی از ژاپن| HiPersian.Com

5) نظم

غارتگری دیده نشد. زورگویی یا از دست دیگران ربودن دیده نشد. فقط تفاهم بود.

 

ده نکته یادگرفتنی از ژاپن| HiPersian.Com

6) ایثار

پنجاه نفر از کارگران نیروگاه های اتمی ماندند تا به خنک کردن دستگاهها ادامه دهند.

 

ده نکته یادگرفتنی از ژاپن| HiPersian.Com

7) مهربانی

رستورانها قیمتها را کاهش دادند. یک خودپرداز بدون محافظ دست نخورده ماند. دستگیری فراوان از افراد ناتوان.

 

ده نکته یادگرفتنی از ژاپن| HiPersian.Com

8) آموزش

از بچه تا پیر همه دقیقا میدانستند باید چکار کنند و دقیقا همان کار را کردند.

 

ده نکته یادگرفتنی از ژاپن| HiPersian.Com

9) وسایل ارتباط جمعی

در انتشار اخبار بسیار خوددار بودند. از گزارش های مغرضانه خبری نبود. فقط گزارشهای آرامبخش.

 

ده نکته یادگرفتنی از ژاپن| HiPersian.Com

10) وجدان

هنگامی که در یک فروشگاه برق رفت، مردم اجناس را برگرداندند سرجایشان و به آرامی فروشگاه را ترک کردند.

در دنیا هیچ چیزی به اندازه آموختن برای ساختن یک زندگی انسانی اهمیت ندارد و این آموزش از هر قوم و ملیتی میتواند باشد.

منبع : باز نشر از خلیج فارس


و اما ......... ما


ورزقان وزلزله
اشتباه نکنید! این فروشگاه تخریب شده در ژاپن نیست! اینجا ایران است و این فروشگاه تخریب شده بعد از گذشت چند روز کاملاً دست نخورده باقی مانده است! اینجا ورزقان ، از توابع آذربایجان است، با مردمی ساده دل و با صفا که با بیرون آوردن هر جنازه ای  از زیر آوار ،اشک تمامی مردم ما در داغ آنان روان شد! اینجا آذربایجان است، افتخار ایران، زادگاه بزرگترین مفاخر این سرزمین، زلزله آمده، فروشگاهی تخریب شده، مردمانی آواره گشته اند ولی هیچ کس تعدی به اموال دیگری نمی کند!!
نمی دانم چرا این عکس ایمیل نمی شود تا دست به دست بچرخد و به سمع و بصر تمام جهان برسد؟شما می دانیدچرا؟

 

 


[ پنج شنبه 91/8/11 ] [ 12:6 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

 

تبلیغ هندوانه!

ارزان می فروشد! با وانتی رنگ و رو رفته سر راه ایستاده است قیافه اش مظلومیت را فریاد می زند ودرتُن صدایش نشانی از فریبکاری نیست ؛ رنگ هندوانه ها فریبت می دهند ترمز می کنی ومی ایستی ،چند هندوانه می خری خوشحالی که باز هم جنس ارزان در این سرزمین یافت می شود! به خانه می رسی وچند ساعت بعد هوس می کنی هندوانه بخوری ... اما چشمانت سیاهی می روند .....آن همه مظلومیت ومظلوم نمایی وصداقت با برش هندوانه به همراه اعتماد که مهمترین سرمایه انسانی بین آدمهاست نابود می شود .

راستی مقصر این ماجرا کیست؟ شما می دانید؟

 


[ جمعه 91/7/28 ] [ 10:55 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اینجا محلی برای ارائه ی آرا و نظرات من است درباره آنچه که می بینم،می خوانم، می شنوم و آنچه در اطرافم اتفاق می افتد.چنانچه کسی یاکسانی عصبانی هستند ونمی توانند مخالف نظر خود رابا دادنِ «صفت» مخاطب قراردهند ویاقلمشان بادُشنام آشناست وبه آسانی به دیگران تهمت می زنند از نظردادن بپرهیزند چراکه درهر صورت نظر ایشان حذف خواهد شد. آوردن لینک وبلاگ ها به معنی تایید همه مطالب آنها ویامدیر وبلاگ نیست،بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم ..نقل واستفاده از مطالب این وبلاگ آزاد است اگر دوست داشتید منبع آن را نیز ذکر کنید.
امکانات وب


بازدید امروز: 61
بازدید دیروز: 278
کل بازدیدها: 1448618