سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسام ســرا
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

تلویزیون ما واینترنت

کم محتوا وگاه بی محتواست ، مستهجن است ، تبلیغاتش دور از شأن ایران وایرانی است ، بی بند وبار است وهزار برچسب منفی دیگر ....

برنامه های ماهواره ای را می گویم البته همه آنها را نه اما بیشترشان اینگونه اند اما چرا استفاده از ماهواره همه گیر شده است ؟راز این موضوع درکجاست ؟

امسال هم مانند هرسال نوروز آمد ورفت وبسیاری از مردم  روزهای تعطیلشان را با برنامه های آبکی وبی محتوای تلویزیونی پرکردند تلویزیونی که ادعامی کند کشوردرمعرض تهاجم فرهنگی قرارگرفته ودرهجوم جنگ نرم است.

 این که آیا چنین است یانه مورد بحث نیست آنجه مورد اهمیت است آن است که تلویزیون ما باکدام جاذبه ها وبرنامه ها می خواهد به جنگ رسانه ای برود؟ اطلاعات درست ونادرست فقط از طریق اخبار به مردم منتقل نمی شود بسیاری از دریافت های کاربران رسانه ها از لابلای سریالها وموسیقی ها بیرون آمده است . سالهاست نویسندگان وکارگردانانی طنز سیما را می نویسند که دیالوگ آنان نخ نماشده است. سئوال اساسی آن است که تا کی باید طنز سیما دراختیار تعداد معدودی از چهره های تکراری قرار داشته باشد که از شدت گرفتاری درساخت وتولید ،برنامه خود را روزانه برابر دوربین ببرند وبعد باکمال پررویی بگویند« وقت کم بود وما نتوانستیم برنامه را آنگونه که می خواستیم بسازیم !!» انگار دراین سرزمین ،نوروز ناگهانی می آید ونمی شود مثلا" از فروردین سال 90 برای نوروز 91 برنامه ساخت! باید نیمه اسفند ماه برسد تا ساخت فیلم وسریالی کلید بخورد وبعد آنی شود که می بینیم .

شاید از این نظر است که مسئولین اجرایی کشور باوجود آن که ایران ما جاده های حادثه خیز بسیار دارد ، سواری وکامیون درکنار هم در رفت وآمدند ، وسایل حمل ونقل عمومی به اندازه نیاز مردم دراختیار آنان نیست ، به مسافرت مردم با دید توریسم نگاه نمی شود ودرنتیجه این جابجایی مسافران جز ترافیک وحوادث جاده ای ،متلاشی شدن بعضی از خانواده ها ،جنگ اعصاب ، کمبود مراکز اقامتی و.. چیز دیگری به ارمغان نمی آورد با شدتی وصف ناپذیر مردم را مستقیم غیر مستقیم به سفرهای نوروزی ترغیب می کنند تا آنان را از شرّ برنامه های خسته کننده وتکراری نوروزی راحت کنند . به نظرمی رسد لیاقت مردم ایران برای داشتن برنامه های شاد آن هم از تلویزیون ایران بیش از اینهاست . اما انگار انحصار، صدا وسیما را هم تسخیر کرده است .

 


[ چهارشنبه 90/1/24 ] [ 10:23 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

دبستانها پنجشنبه ها تعطیل شدند

تقریبا به تعداد وزیران آموزش وپرورش پس از انقلاب، طرح های نیمه کاره وهزینه بَر در آموزش وپرورش اجراشده است طرح هایی که درزمان اجرا روی کارشناسی شدن طراحی واجرای آنها مانور زیادی داده می شد:طرح کاد ، مدارس نمونه دولتی ،اجرای نظام جدید ، ایجاد مراکز پیش دانشگاهی ، حذف وادغام پیش دانشگاهی ،حذف نمره از دوره ابتدایی ، تولیدپیک های نوروزی و...فقط نمونه هایی از این طرح ها هستند که بلافاصله باتغییر هر وزیر تازه واردی به عرصه آموزش وپرورش اجرایی شده وپس از مدتی باانبوهی از هزینه های مادی وانسانی به دست فراموشی سپرده شده اند . تازه ترین این تصمیمات شتاب زده، تعطیلی پنجشنبه های مدارس ابتدایی است تصمیمی که اکنون جنبه قانونی هم به خود گرفته است وبناست تا آخرخرداد به صورت داوطلبانه واز ابتدای سال تحصیلی آینده به صورت اجباری درتمام دبستان های کشور به مرحله اجرا درآید این تصمیم وقانون با برخی از تصمیمات آموزش وپرورش حتا در دوره وزارت وزیر کنونی تناقض دارد مثلا ایجاد مدارس قرآنی با تبلیغات بسیاری که صورت گرفت وخود نشان از ناکارآمدی شیوه های آموزش قرآن به کودکان ونوجوانان می داد درتناقض با تعطیلی پنجشنبه هاست چگونه می توان پذیرفت که دنش آموزان یک روز فعال هفته از مدرسه برای فعالیت های آموزشی وتربیتی محروم بمانند وبعد از ظهرها به مدارس قرآنی بروند ؟کدام منطقی ایجاد هزینه برای ایجاد کلاس های جدید را توجیه می کند ؟

امروز (دوشنبه 15فروردین 90) یکی از مسئولان آموزش وپرورش در رادیو از ایجاد پیک تابستانی برای دانش آموزان خبر می داد وتاکید می کرد :مانباید دانش آموزان را درتعطیلات تابستان رها کنیم ! صرف نظر از شعاری بودن این موضوع ارتباط دانش آموزان باقبول شدن دریک پایه تحصیلی برای مدتی خاموش می شود وباشروع سال تحصیلی تولدی دوباره می یابد تولید این پیک تابستانی درتعارض آشکار با تعطیلی پنجشنبه هاست آموزش وپرورشی که نگران دوهفته تعطیلات عید نوروز وسه ماه تعطیلات تابستانی دانش آموزان است نمی تواند با رهاکردن دانش آموزان درپنجشنبه ها بی کار بماند وبه زودی پیک های رنگارنگ آخرهفته ویژه پنجشنبه وجمعه چاپ ودراختیار دانش آموزان قرارخواهد گرفت !!

به نظر می رسد سیستم عریض وطویل آموزش وپرورش قبل از هرکاری باید برای یادگیری دانش آموزان چاره ای بیندیشد چراکه اگر بداند یادگیری درچه شرایطی وبا کدام پیش زمینه ها به وجود می آید درایجاد آن شرایط وزمینه ها خواهد کوشید وبیش از این برنامه های منظم آموزشی را دستخوش تغییر نخواهد کرد نکته دیگر آن است که مدارس ما چنان بی جاذبه وبی روح هستند که دانش آموز رغبتی به ماندن دراین فضا احساس نمی کند کافی است صبح ها کنار مدرسه ای بایستید و ورود دانش آموزان را به مدرسه نظاره گرشوید می بینید که دانش آموزان یکی یکی وارد مدرسه می شوند تاجایی که فقط یکی از لنگه های در باز است همین مشاهده را هنگام زنگ آخر انجام دهید انبوهی از دانش آموزان گویی که از زندان رهایی یافته اندمی خواهنددر ِمدرسه را از جای برکنند ! چرا؟ جواب ساده است چون در این محیط خشک وبی روح جاذبه ای وجود ندارد وجاذبه های بی خطر ومشروع بیرونی بسیار بیشتر از آن است که درمدرسه دیده می شود تا زمانی که این جاذبه ها ایجاد نشوند تعطیلی همه روزهای مدرسه هم تاثیری نخواهد داشت بیایید مسئله بازتراز آنچه هست ببینیم .بیایید کاری کنیم که دانش آموز ماندن درمدرسه راتکلیف ونگرانی تعبیر نکند .

از طرف دیگر حذف پنجشنبه ها از تقویم مدارس کشور موجب می شود تا دانش آموزان مطالب درسی را به صورت فشرده وبا تمرکز کمتری بیاموزند درنگاه تصمیم گیران این قانون، یادگیری ،امری دستوری است که درفرصت محدود با امر وفرمان معلم ولابد مسئولان بالادستی او انجام می گیرد !

اشتباه تصمیم سازان وتصمیم گیران ما درنظام آموزشی کشور آن است که درمشاهده پیشرفت های آموزشی دیگر کشورها تنها به حلقه نهایی تغییرات درآن کشور توجه می کنند واز زیرساخت هایی که منجر به این تغییر شده است غافلند به نظر شما برای تعطیلی پنجشنبه ها هیچ زیرساختی نیاز نیست ؟ صرف تعطیلی یک روز درهفته منجر به کدام تغیییرات مثبت خواهد شد ؟

یادمان باشد که این قانون اجرایی می شود ولی از فردای اجرای قانون تبعاتی ایجادخواهدشد و مدارس ناگزیر می شوند به بهانه های مختلف رسمی وغیررسمی دانش آموزان را پنجشنبه ها به مدارس بیاورند تا کاستی ها وعقب ماندگی های نبودن درپنجشنبه ها راجبران کنند .منتظر باشد تااز هم اکنون موسسات مختلف آموزشی وتبلیغاتی باتبلیغات بسیار دانش آموزان ایتدایی را پنجشنبه ها به کلاسهای جورواجور بکشانند وآموزش وپرورش دست روی دست بگذارد تا ببندفردا چه پیش خواهد آمد .

می گویید نه این خبر رابخوانید.

واکنش دیرهنگام مجلس شورای اسلامی به تعطیلی پنجشنبه هارا اینجا بخوانید  

آخرین دلایل مخالفت مجلس  را اینجا بخوانید

پی نوشت :

-  قرار است باتعطیل شدن پنجشنبه ها ازشنبه تاچهارشنبه یک ساعت به ساعات کار دبستانها اضافه شود ! فکرش رابکنید دانش آموز اول دبستان باید 8صبح تا 1 بعد از ظهر درمدرسه بماند ! وباز مقایسه کنید که درممالک کفر وبرخی کشورهای اسلامی دانش آموزان  صبح به مدرسه می آیند ، ظهر درمدرسه ناهارمی خورند وبعداز ظهر هم مدارسشان برقرار است . فکر کنم بیچاره ها سالهاست مسیر را اشتباه می روند.


 


[ سه شنبه 90/1/16 ] [ 1:39 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

آشتی باطبیعتآشتی باطبیعت

یادش به خیر ! تازه به خانه جدید آمده بودیم هنوز حیاط ساختمان نیمه کاره بود و کف حیاط موزائیک نشده بود از کامپیوتر هم خبری نبود دلخوشی لحظه های بیکاری من ایجاد باغچه ای بود برای کاشت صیفی جات،تنهایی ام را با گیاهانی که دورنگی برای آنها رنگی نداشت سپری می کردم وچقدر این موضوع آرمش بخش بود . زمان گذشت یادم هست می خواستم با پس اندازی که داشتم کامپیوتر بخرم ولی ترجیح دادم حیاط خانه را سر وسامانی بدهم وناچار پول خریدکامپیوتر و البته مبالغ دیگر صرف نماکاری و تعمیر کف حیاط شد ... درحیاط جدید ،باغچه هم طراحی شده بود ، کوچک تر از قبل. وباز کاشتِ آنچه دلخواهم بود بامقیاسی کمتر ادامه یافت و روزگار گذشت تا روزی که کامپیوتر خریدم وآرام آرام با طبیعت باغچه خانه ام بیگانه شدم واگر نبودند افراد خانواده که گاهی آبی بر تشنگی گُل وگیاه بپاشند امروز اثری از گیاه هرزه ای هم در باغچه دیده نمی شد .امسال پس از سالها دوباره به باغچه سری زدم درختان اضافی اش را بریدم وخاکش را ترمیم کردم،قصد دارم دوباره با باغچه خانه ام آشتی کنم می خواهم گاهی این صفحه کلید را رها کنم وهمان آدم قبلی شوم نمی خواهم از دنیای مجازی ودوستی هایش دل بکنم اما می خوام گاهی به یاد بیاورم که می شود با طبیعت وگل وباغچه آشتی کرد بی آن که در زندگی روزمره ما اختلالی ایجاد شود .

باید یادم باشد گرفتاری بشر از زمانی شروع شد که پنداشت عقل ِکُل است وبا تخریب محیط زیست می تواند به همه چیز دست یابد از این رو همه چیز را تخریب کرد تا به همه چیز دست یابد واکنون همه چیز را نابود کرده  بی آن که به همه چیز دست یافته باشد .

سیزده نوروزیا سیزده بدر درتقویم ها روز آشتی باطبیعت نام گرفته است به گمانم اگر ما آدم ها برای ادامه روزهای زندگی مان بر اساس آشتی باطبیعت تصمیم درستی نگیریم این یک روز بیش از آن که موثر باشد مخرب است کافی است به حچم زباله تولید شده در سیزه بدر توجه کنیم باقی قضایافعلا" پیشکش .بیایید نگاهمان را به طبیعت کمی اصلاح کنیم .

امید وارم سیزده بدر امسالتان خوش بگذرد واین خوش گذشتن، آسیبی به طبیعت وارد نسازد.


[ جمعه 90/1/12 ] [ 12:59 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

سرانجام بعد دهها سال ، الواح گرانبهای هخامنشی به موطن اصلی خود باز می گردند ؛ الواحی که در تخت جمشید پیدا شده بودند و برای بررسی ، به عنوان امانتی سه ساله ، به دانشگاه شیکاگوی آمریکا فرستاده شده بودند که با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، دولت آمریکا مانع از استرداد آنها به موطن شان شده بود.
حتی در سال های اخیر ، لابی صهیونیست ها به طور کاملاً جدی در صدد بود این الواح را به عنوان غرامت عملیات انتحاری در فلسطین ، به نفع خانواده قربانیان مصادره کند.

لوح هخامنشی


با این حال ، پیگیری های مجدانه جمهوری اسلامی در سال های اخیر که با بهره گیری از وکلای مجرب آمریکایی صورت گرفت منتهی به این شد که دادگاه استیناف حوزه هفتم قضایی " ?th Circuit Court of Appeals "در آمریکا که به فرجام خواهی موزه ایران باستان و شورای ایرانیان آمریکایی برگزار شده بود با این استدلال که کتیبه ها به عنوان امانت بودند ،حکم کرد کتیبه های گلی دوره هخامنشی یافته شده در زیرزمین های تخت جمشید که در سال 1355 خورشیدی برای ترمیم در اختیار بخش باستان شناسی دانشگاه شیکاگ
و قرار گرفته بودند به ایران بازگردانده شوند.

این کتیبه ها از آن نظر ارزشمند هستند که نشان می دهند تخت جمشید و پاسارگاد ، برخلاف اماکنی مانند اهرام ثلاثه مصر ، توسط بردگان و به زور شلاق بنا نشده اند بلکه توسط استادان و کارگران آزادی ساخته شده اند که در ازای کار خود دستمزد می گرفتند و از مزایایی مانند مرخصی و پاداش هم برخوردار بوده اند.
حتی اتباع سرزمین های دیگر نیز که در تخت جمشید کار می کردند ،از حقوق و مزایا برخوردار بودند.

این کتیبه ها که تعدادی از آنها پیش از این به ایران بازگشته و هم اکنون در موزه تخت جمشید نگهداری می شوند نشان می دهند سیستم حسابداری دقیقی در دوران هخامنشی در 2500 سال پیش جاری بوده و همه پرداخت ها بر اساس اسناد مالی مکتوب صورت می گرفتند و موضوعاتی مانند ضامن و ضمانت نیز در این دوران متداول بوده است.

عصرایران ، به عنوان نمونه ای از این اسناد که مایه مباهات و افتخار هر ایرانی است ، ترجمه یکی از این اسناد که هم اکنون در موزه تخت جمشید در معرض نمایش عمومی است را منتشر می کند.
تصویر زیر روز ششم فروردین 1390 گرفته شده است.

الولح هخامنشی



آقای شاکا
مدیر صندوق

آقای مردوکا گواهی می دهد که آقای هردکاما ، درودگر مصری ، سرکارگر صد نفر کارگر که به ضمانت آقای وهوکا در ساختمان پارسه(تخت جمشید) انجام وطیفه می کند ، استحقاق دریافت سه کارشا و 2 شکل و نیم نقره به عنوان دستمزد را دارد.

                                                                                                            مسوول صدور سند
                                                                                                                     مردوکا

این کتیبه های هخامنشی در سال 1316طی حفاری مشترکی توسط دولت وقت ایران موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو در تخت جمشید، تعداد قابل توجهی اموال فرهنگی، تاریخی ارزشمند به دست آمد که این اموال بین دولت ایران و موسسه مذکور به طور مساوی تقسیم شد ایران به دلیل نداشتن کارشناسان داخلی برای خواندن خطوط سهم خود را نیز به موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو به مدت سه سال امانت داده شده بودند تا آن موسسه پژوهش های گسترده ای در مورد این الواح انجام دهد و پس از مستند سازی و انتشار نتیجه پژوهش های خود الواح را به ایران باز پس دهد که این امر تا کنون محقق نشد است!

 این لوح‌ها برخلاف دیگر کتیبه‌های هخامنشی تخت‌جمشید که بیانیه‌ها و گفتارهایی رسمی برای همگان و برای آیندگان بوده برای خواندن عموم نوشته و عرضه نشده‌ بوده‌ و در واقع اسناد داخلی و حسابداری کارکنان تخت‌جمشید و یک بایگانی اداری بوده اند.

 آنها بازگوکننده رویدادهای رسمی و حکومتی و سیاسی نیستند بلکه در کنار آگاهی‌های فراوان دیوانی و اداری اطلاعات فراوانی از زندگی روزمره و روزگار مردمان عصر هخامنشی در اختیار ما می‌گذارند. البته به جز لوح‌های تخت‌جمشید چندین بایگانی اداری دیگر از عصر هخامنشی در مصر و بابل هم‌چون بایگانی "موروشو" یافت شده است.

به موجب این لوح‌ها ما امروز می‌دانیم که سازندگان تخت‌جمشید را بردگان تشکیل نمی‌دادند بلکه مردان و زنان آزاده‌ای بوده‌اند که به اندازه تخصص خود و کاری که انجام می‌دادند دستمزد می‌گرفتند. به آنان نه تنها دستمزدی شایسته که گاه پاداش و هدیه و کمک هزینه جنسی نیز پرداخت می‌شده است. آنان می‌توانستند به هنگام پیمان زناشویی هنگام زایش نوزادی تازه‌رسیده در جشن‌ها و بیماری‌ها از این پاداش برخوردار شوند.

زنان در تخت‌جمشید نه تنها کار می‌کردند، بلکه پابه‌پای مردان در کارهای تخصصی و مدیریت شرکت داده می‌شدند. نوجوانان به کارآموزی می‌پرداختند و کودکان در ساعت‌های کاری والدین در کودکستان تخت‌جمشید نگهداری و تربیت می‌شدند. لوح‌ها حاکی از آن است که پرداخت نهایی و ریزه‌کاری‌های سنگ‌نگاره‌های باشکوه تخت‌جمشید بیشتر دستاورد هنر و توانایی‌های زنان هخامنشی است.

 

برگرفته از سایت عصر ایران


[ جمعه 90/1/12 ] [ 12:55 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

خداشناسی جدید

خبری از غیب

دامپزشکی درتبریز


[ دوشنبه 90/1/8 ] [ 12:40 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]
          

.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اینجا محلی برای ارائه ی آرا و نظرات من است درباره آنچه که می بینم،می خوانم، می شنوم و آنچه در اطرافم اتفاق می افتد.چنانچه کسی یاکسانی عصبانی هستند ونمی توانند مخالف نظر خود رابا دادنِ «صفت» مخاطب قراردهند ویاقلمشان بادُشنام آشناست وبه آسانی به دیگران تهمت می زنند از نظردادن بپرهیزند چراکه درهر صورت نظر ایشان حذف خواهد شد. آوردن لینک وبلاگ ها به معنی تایید همه مطالب آنها ویامدیر وبلاگ نیست،بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم ..نقل واستفاده از مطالب این وبلاگ آزاد است اگر دوست داشتید منبع آن را نیز ذکر کنید.
امکانات وب


بازدید امروز: 105
بازدید دیروز: 209
کل بازدیدها: 1449567